نود خانوار ساکن در کوچه امامزاده و کوچه شهید شهامتی در ده ونک حدود هشت دهه است در این منطقه سکونت دارند. بخش عمدهای از آنها فرزندان و نوادگان کارگرانی هستند که همزمان با ساخت کارخانه شماره پنج ونک در سال ۱۳۱۷ به این منطقه آمدند و در خانههای سازمانی کارگری اسکان داده شدند و بعدها خود به مرور با موافقت رییس کارخانه خانههای دیگری را در کوی کارگران ده ونک ساختند. هرچند کارخانه بعدها به مکان دیگری منتقل شد اما کارگران کماکان در این منطقه باقی ماندند.
هشتاد سال پیش منطقه ده ونک قریهای خارج از محدوده شهر تهران محسوب میشد. میشود تصور کرد وضعیت زندگی در دشتهای اطراف تهران در دهههای ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ بدون زیرساختهای شهری حداقلی به چه صورت بوده است. آب و برق و گاز و امکانات تامین مایحتاج سالها بعد از سکونت این نود خانواده به ده ونک رسیدند و البته دانشگاه الزهرا هم.
«مدرسه عالی دختران»، که بعدها به دانشگاه الزهرا تغییر کرد، سال ۱۳۴۳ در زمینی که پیشتر قبرستان بوده تاسیس شد. مسئولان دانشگاه در سال ۱۳۸۲ درخواست کردند ساختمان مرکز آموزش عالی راهآهن (کارخانه شماره ۵ ونک) به منظور اجرای طرح توسعه به دانشگاه الحاق شود. در روند این الحاق پلاک ثبتی خانههای سازمانی و کارخانه یکی انگاشته شد و تعارض میان دانشگاه و اهالی کلید خورد. نزاع بر سر مالکیت این خانهها از میانه دهه ۸۰ بین اهالی و دانشگاه همواره در جریان است. تابستان ۱۳۹۷ نقطه عطفی در این نزاع بود؛ دانشگاه بهصورت ناگهانی چند خانه را با بولدوزر تخریب کرد و اهالی در مقابل کوشیدند از طریق رسانهها و ارتباطگیری با فعالان شهری مساله خود را عمومی کنند.
این پروژه تلاش جمعی از کنشگران است برای ثبت روایتهایی که نشان میدهد زندگی و سکونت در ده ونک چگونه شکل گرفت، چه کسانی آن را ساختند و امروز چه فرآیندی در حال تغییر آن است. این روایتها به صورت متن، ویدئو و عکس بر روی نقشه جانمایی شده است. این شکل از پرداختن به مسئله ده ونک، فراتر از نگاه قانونی، از تاریخ و فرآیندهای ساخت زندگی در شهر حکایت میکند.